تاپ زبان: امروزه یادگیری زبان انگلیسی به دغدغه اصلی خیلی از ماها در هر سن و سالی تبدیل شده است و برای رسیدن به آن شاید خیلی کارها هم کردیم. ما هم بنابر هدف آموزشی خود تصمیم داریم یک مجموعه آموزشی کامل و از پایه برای زبان انگلیسی در اختیار علاقه مندان به یادگیری قرار دهیم.
در این مقاله آموزشی قصد داریم مبحث اجزای جمله یا Parts of Speech را در زبان انگلیسی که شامل اسم، حروف تعریف، فعل، ضمایر، صفت ها، قید، حروف ربط و اضافه و ندا می شود را با تعریف و مثال به شما آموزش دهیم.
اسم یا (.Noun (n
تعریف: اسم یک کلمه یا عبارت است که نشانگر یک شخص، یک مکان، یک چیز یا فعالیت، یک کیفیت یا ایده است.
مثال:
Jeffrey, Korea, pen, New Year, dog, cat, elephant, garden, school, work, music, town, Manila, teacher, farmer, Bob, Sean, Michael, police officer, France, coffee, football, danger, happiness …
مثالهایی از اسم در قالب جمله:
- The teacher told the children to stop chattering in class.
- John is good at French but weak at History.
نکته: اسم در جمله درست بعد از حروف تعریف مانند the ،and ،a و بعد از کلمههای شمارشی مانند some (برخی)، a lot (تعداد زیادی)، ten (ده) می آیند. اسم ها معمولا همراه با حرف تعریف به کار میروند. اما همیشه هم اینگونه نیست.
حرف تعریف یا (.Article (art
تعریف: حروف تعریف کلمهای است که قبل از اسم می آید و به دو دسته معین شامل the و نامعین a و an تقسیم می شوند.
- حروف تعریف معین: نشان میدهد اسمی که به همراه آن آمده برای مخاطب شناخته شده است.
- حروف تعریف نامعین: نشان میدهد اسمی که به همراه آن آمده برای مخاطب شناخته شده نیست یا شناختن آن بیاهمیت است.
مثال:
An umbrella, the boy, the school, a mouse, an apple, an hour.
مثالهایی در قالب جمله:
I would like an apple.
He was sitting in a chair.
The whale is in danger of becoming extinct.
فعل یا (.Verb (vb
تعریف: به کلمه یا گروهی از کلمات که یک فعالیت، تجربه، حالت یا موقعیت را توصیف میکنند در زبان انگلیسی فعل یا “Verb” گفته میشود.
مثال:
Walk, is, seem, realize, run, see, swim, stand, go, have, get, promise, invite, listen, sing, sit, laughed, walk…
مثالهایی از فعل در قالب جمله:
Don’t try to run before you can walk.
Did you kiss anybody?
Leave me alone!
ضمیر یا (.Pronoun (pron
تعریف: به کلمهای که بجای اسم یا عبارت اسمی در یک جمله استفاده میشود، ضمیر یا “Pronoun” گفته میشود.
مثال:
I, me, we, you, he, she, yours, himself, its, my, that, this, those, us, who, whom
مثالهایی از ضمیر در قالب جمله:
Richard isn’t at work this week; he‘s gone on holiday.
Don’t tell her the truth.
She tried it herself.
You can’t blame him for everything.
The woman who called yesterday wants to buy the house.
صفت یا (.Adjective (adj
تعریف: به کلمهای که یک اسم یا ضمیر را توصیف میکند، صفت میگویند.
مثال:
Beautiful, seven, cute, second, tall, blue, angry, brave, careful, healthy, little, old, generous, red, smart, two, small, tall, some, good, big, useful, interesting…
Brown dog, red car, tall boy, fat cat, big garden.
مثالهایی از صفت در قالب جمله:
The flowers have a nice smell.
The chatter made the room noisy.
The pickles are salty.
قید یا (.Adverb (adv
تعریف: کلمهای که یک فعل، صفت، قید دیگر یا یک جمله کامل را توصیف میکند، قید یا “Adverb” نامیده میشود. توضیحات بیشتر در مورد قیدها را در فست زبان بخوانید.
مثال:
Neatly, in the market, every day, tomorrow, very, badly, fully, carefully, hardly, nearly, hungrily, never, quickly, silently, well, really, almost…
مثالهایی از قید در قالب جمله:
She carefully preserved all his letters.
We usually go to restaurant on Sundays.
He never turned up.
David is clearly unhappy to be here.
حرف ربط یا (.Conjunction (conj
تعریف: حروف ربط، کلمات، عبارتها یا جملهوارهها را در یک جمله به یکدیگر متصل میکنند.
مثال:
And, however, still, but, or, so, after, since, before, either, neither, because, unless…
مثالهایی از حروف ربط در قالب جمله:
I want to get home before it rains.
I will go shopping, or I will go camping.
Once you learn it, you never forget.
I will eat either carrots or peas for dinner.
حرف اضافه یا (.Preposition (prep
تعریف: کلمهای که قبل از یک اسم، ضمیر یا اسم مصدر جهت نشان دادن مکان، زمان و جهت آن در یک جمله میآید، حرف اضافه نامیده میشود.
مثال:
In, on, at, about, apropos, according to, after, along, above, except, from, near, of, before, since, between, upon, with, to, after, toward…
مثالهایی از مبحث حرف اضافه در قالب جمله:
I always wear these shoes with this dress.
You should receive a reply within seven days.
I saw that news in the newspapers.
Divide it among the children in class.
The hotel is over the bridge.
حرف ندا یا (.Interjection (interj
تعریف: کلمه یا عبارتی که برای بیان محکم یک احساس یا حالت مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال:
Ahem!, aha!, gosh!, aw!, great!, hey!, hi!, hooray!, oh!, yeah!, oops!, phew!, eh!, oh!, ouch!, hi!, well!…
مثالهایی از مبحث حروف ندا در قالب جمله:
Bravo, Rena! You’re right.
Bingo! That’s the one I’ve been looking for.
Well, what did he say?
Yeah! She’s going with us tonight!
خلاصه نکات مبحث اجزای جمله در قالب اینفوگرافیک
در ادامه خلاصه نکات این آموزش را می توانید در قالب اینفوگرافیکهای زیر مطالعه نمایید.
منبع: فست زبان
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.